دلم واسه حرفای عاشقانت تنگ شده . دلم برای آغوش بزرگت که به راحتی توی اون جا میگیرم تنگ شده . دلم برای نگاه های شیطونت تنگ شده . دلم میخواد دوباره ببوسمت ، بوسه ای طولانی به اندازه تمام روزای عمرم . دلم برای اون لوس شدنات اون ادا در اوردنات تنگ شده . دلم برای روزایی که میدیدم منتظری ولی بازم نمی اومدم جلو تا نگاهت کنم یه ریزه شده .  برای اون موقعهایی که خوابت میومد و نمیذاشتم بری بخوابی ، برای شبایی که تا صبح باهم گریه کردیم . برای اون روزایی که فقط ۵ دقیقه وقت داشتیم هم دیگرو ببینیم ولی بازم کلی وقت میذاشتیم که همون ۵ دقیقه پیش هم باشیم ، خیلی دلم میخواد بازم اون زمانی بیاد که انقدر مطمئن بودم که دوسم داری اگه باهات حرف هم نمیزدم میدونستم الان داری به من فکر میکنی و من هم با تمام وجود به یاد تو بودم . 
ولی خب ما که هنوز حتی همو ندیدیم . بازم داشتم خواب میدیدم .