سلــــــــام
خیلی وقت بود ننوشته بودم آخه کل گرفتار بودم ولی از این به بعد دوباره مثل سابق مینویسم . اصلا فکر نمی کردم انقدر آسون باشه پرواز اونم تو آسمون زندگی ولی خب با اینکه خیلی از پرواز می ترسیدم گفتم خدا و پریدم تا اینجا که فعلا داذم میرم بالا فقط خدا کنه یه دفعه پر هام خسته نشن که مجبور شم سقوط کنم البته مطمئنم که همراهم نمیذاره بیافتم . میدونم با اون خسته نمیشم میدونم با اون کم نمیارم میدونم راهم درسته برای همین نمیترسم و میخوام تا آخرش برم .
فعلا