سلام
چهار روز لواسون بودم.دقیقاً یخ زدم.دمای هوا به منفی سی درجه رسید و تمام لوله های شوفاژ یخ زد.تا صبح از سرما لرزیدیم.بعدشم که اسباب کشیو این حرفا.ولی کامل اسباب کشی نکردیم هنوز مونده یه کم.احتمالاً تا قبل از عاشورا کامل میریم از اینجا.
دعا کنید بتونم اونجا بمونم.آخه از همه چی دور میشم.درسته که دوستی ندارم که باهاش رفت و آمد بکنم،ولی بازم وقتی حوصلم سر میره میتونم یه دوری تو محل بزنم.
به هر حال.من رفتنیم.امیدوارم هر کی هرجا دوست داره بره و مثل من مجبور نشه.
یه بیت شعر با حال از وبلاگ یکی از دوستان به نام آقا سعید خوندم که خیلی خوشم اومد. بخونید حالشو ببرید:

یادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند
طلب عشق ز هر بی سرو پایی نکنیم

به نظر من که فوق‌العاده بود.شمارو نمیدونم.
برام دعا کنید.نزدیک شهادت امام حسین هستیم.درسته پدر بزرگمه،ولی ازش بخواید یه نگاهم به من بندازه.
به قول غریبه:
یا حق.
نظرات 16 + ارسال نظر
mehdiii شنبه 24 بهمن 1383 ساعت 01:00 http://iranboyblog.mihanblog.com

سلام - زیاد سخت نگیر - زود به اونجا عادت میکنید - زندگی همینه دیگه - گذر از ... - راستی این شعره هم خیلی قشنگ بود - ممنون

پرنده تنها شنبه 24 بهمن 1383 ساعت 02:04 http://parande-tanha.blogsky.com

سلام نفیسه جان
هر جا هستی ، دلی خوش داشته باشی . (:
آره ، منم این شعرو خوندم ، جوابشم دادم . (;
برات دعا میکنیم ، لگه مقبول واقع بشه .
یا حق

یوکابد شنبه 24 بهمن 1383 ساعت 12:42 http://youkabed.blogsky.com

سلامممممممممممممممممممم
برین کنار من اومدم ((: مثل خودت که میای نفیسه خانم بنفش
چطوری دختر خوب دیشب نبودی ببینی فوم تاتار بهم شبیخون زدن فوری هم منو دی سی کردن )):
منو ببخش نتونستم دوباره آن بشم بعدشم که نفیسه جونم این ایام رو با جون ودل به امام حسین و هدفش فکر کن وببین اون امام بزرگ بخاطر کی اون همه سختی و درد رو تحمل کرده شاید اگه بدونی تحمل این دردهای روزمره برات آسون بشه
دوست دارم دوست من وامیدوارم اون سید بزرگوار کمکت کنه

پریدخت شنبه 24 بهمن 1383 ساعت 13:30 http://pary.blogsky.com

سلام نفیسه جون

اینجا که هوا اینقدر سرد شده دیگه خدا به داد شما برسه .
امیدوارم هر چه زودتر به محیط جدید عادت کنی و راحت باشی .
شعر جالب و پر محتوایی بود .

شاد و پیروز باشی .

شیدا بی لوسی شنبه 24 بهمن 1383 ساعت 16:52 http://www.javabet.persianblog.com

سلام خانمی و میدونی این شعرو همیشه لوسی برام میخوند . راستی پس فامیلیم و تو هم با لوسی دختر عمو اره ؟ میدونی جد من امام حسینه و جد لوسی امام حسن و این یکی از چیزایی بود که نمیذاشت لوسی رو از دست بدم اما حیف که خود اون نازنینا نمیخواستنو و زود لوسی رو نجات دادن

ممدم ممد اهوازی شنبه 24 بهمن 1383 ساعت 17:57 http://mamadahvazi.blogsky.com

سلام بازم دمت گرم دفه دیگه اینو بنویس

دست انداز جاده ی عشقت
شا فنر قلبمو شکست

سعید شنبه 24 بهمن 1383 ساعت 19:49 http://yohahahaha.blogsky.com

سلام نفیسه خانوم.
ممنون که به من سر می‌زنید.
من لینک شما رو در اولین فرصت می‌ذارم تو وبلاگم.
شمام این لطف رو بکنید.

سعید شنبه 24 بهمن 1383 ساعت 20:50 http://yohahahaha.blogsky.com

سلام.
ممنون که جواب سوالم را دادید.
یک خوهش دیگه دارم.من یه پست نوشتن.ممنون می‌شم که این مطلب آخرم رو بخونید و نظرتون رو بگید راجع بهش.(ببخشید اگه طولانیه)

کسری یکشنبه 25 بهمن 1383 ساعت 01:22 http://kasra2754.blogsky.com


شگفتاوقتی که بود نمیدیدم
وقتی می خواند نمی شنیدم...
وقتی دیدم که نبود...وقتی شنیدم که نخواند...!
چه غم انگیزاست که وقتی چشمه ای
سردوزلال
در برابرت می جوشد
ومی خواند
ومی نالد
تشنه آتش باشی
و نه آب
وچشمه که خشکید
چشمه که از آن آتش که تو تشنه آن بودی بخار شد
و به هوا رفت
و آتش
کویر را تافت
و در خود گداخت
و از زمین آتش روئید
واز آسمان بارید
تو تشنه آب گردی ونه تشنه آتش
و بعد
عمری گداختن از غم نبودن
کسی که
از غم نبودن تو می گداخت

flasher یکشنبه 25 بهمن 1383 ساعت 02:20 http://swf22.blogfa.com/

سلام دختر خوب
از این شعره خیلی خوشم اومد کلی حالشو بردم
از بابت راهنماییات هم ممنونم

مهرانی . . . یکشنبه 25 بهمن 1383 ساعت 10:31 http://mehranweblog.blogsky.com

سلام ... دوست خوب بره همینه که این جور موقع ها که خاطر تنهاست پرش کنه و اصلا نیازی به عشق نباشه.... نفیسه جان به دنبال دوستی باش که همیشه از عشق برتره... تبریک زیاد برای گواهینامه که قبول شدی....شیرنیه ما یادت نره ... خونه جدید هم مبارکه... امیدوارم که توی این خونه همیشه خوش باشی.... شیرنی این با اون یکی رو جمع کنیم یه شام بدهکاری...

یوکابد یکشنبه 25 بهمن 1383 ساعت 15:39 http://youkabed.blogsky.com

سلام
خوبی نفیسه جونم منو ببخش که اینروزا خیلی سرحال نیستم بزودی همه چیز درست میشه فقط بدون یوکابد دوستت داره اونم خیلی زیاد

موریس اسمیت یکشنبه 25 بهمن 1383 ساعت 21:28 http://kofrgo.blogsky.com

وقتی به بم فکر می کنم دلم میگیره
فک میکنم آدمایی با این همه پول موندن تو خیابونا
آدمایی که دنیا بهشو ن کمک کرد
نمی دونم راسته یا دروغ ولی میگن ۱ میلیار د دلار کمک کردن
میشه ۸۰۰ملیارد تومن خیلییه نه!
دوست عزیز خسته نباشی

امید انست که همه در راه رسیدن به حقیقت کامیاب شوند

دوست گرامی ما برای معرفی وبلاگ خود به کمک شما نیاز مندیم

در صورت امکان وبلاگ ما را در وبلاگ خود با نام (ناگفته های اسلام) لینک کنید

با تشکر : muris smith
www.kofrgo.blogsky.com

سعید دوشنبه 26 بهمن 1383 ساعت 00:32 http://yohahahaha.blogsky.com

سلام.
حال شما خوبه.ممنون که مطلب من رو خوندین و راجع به اوون نظرتونو نوشتین.من سعی می‌کنم حداکثر تا پس‌فردا جواب تمام نظرات را در همان جا بدهم.
دوباره ۱ خواهش دارم.قول می‌دم این دیگه آخرین مطلبی باشه که درخواست می‌کنم بخونید و نظر بدهید.آخه این مطالب جواب خیلی از بی‌جوابی های ذهن من رو می‌دهد.
بازم ممنون.
آشنای قدیمی سعید همیشه منتظر شماست دوست عزیز.
بازم راستی شرمنده که این یکی خیلی یه کم طولانیه.

غریبه دوشنبه 26 بهمن 1383 ساعت 07:56

سلام و درود
بهتره این بار جهت تنوع از انتهای پستت شروع کنم و به ابتداش برسم .
در مورد اون نقل قول ، عارضم به خدمت شریفت که گفته های اون بنده ی خدا ( البته اگر لایق این صفت باشه ! ) شدیداً مورد تردیده ، از نظر سندیّت هم به شدت مشکوک میزنه و از قرار معلوم از جاعلان یا بهتر بگم از جاهلان زمان خودش بوده و است ! به هر حال ممنونم از این همه لطف .
شهادت جدّمون رو به شما ، دختر عمو و همه دوستان عزیز تسلیت عرض میکنم . در مورد دعات هم باید بگم که مستجاب نمیشه ! چون اگر نگاهت نمی کردند الان بهت میگفتم که اوضاع و احوالت چجوری بود !!! رودکی میگه : ... بسا کسا که به روز تو آرزومند است .
به قول یه عزیزی : جواب موشک با موشکه . پس در جواب اون بیت زیبا ، این بیت رو بشنو :

ناصح بطعن گفت که رو ترک عشق کن
محتاج جنگ نیست برادر ، نمیکنم !!!

در مورد اون پاراگراف اول باید چند نکته رو با هم بگم .
یکی اینکه در حال حاضر بجای اینکه نگران انگشتهای پای یخ زده ی پریروز شما باشم ! برای هموطنان مون در رشت ناراحتم که صدای هل من ناصرنشون به هوا رفته اما ما راحت تو خونهامون نشستیم و ...
مطلب بعدی رو هم میترسم بگم ، چون احتمال داره که باز خدایی نکرده دوستان دچار سوءتغذیه و راشیتیسم و آنفلانزای مرغی و در مواقع حاد مبتلا به PHT (!) بشند .
راستش چند وقتی یه که به طرز فجیعی با نثر فارسی دچار مشکل شدم . این بی احساس واژه ها (!) ، نا فرم حالم رو می گیرند . اما به هر حال چون در وبلاگ شما کامنت میگذارم ، در نتیجه ارجحیت با شماست نه دیگران . پس بشنو :
سه غم آمد سراغم هر سه یک بار ، غریبی و یتیمی و غم یار ، غریبی و یتیمی چاره داره ، مرا ترسم کشد آخر غم یار ... مرا ترسم کشد آخر غم یار .
یا حق

سلام تنوع
اول از همه همین جا اعلام کنم بی معرفت خودتیا!به قول مامانم با من بحث نکنا!بعدشم من اون به قول شما بنده خدارو نمیشناسم.بلکه سعیدو میشناسم که شعرو نوشته و اون شاعرش نبوده.
منم شهادت پدر بزرگ رو بهت تسلیت میگم.دستت هم درد نکنه که میگی دعام مستجاب نمیشه.ممنون از اینهمه روحیه!
شعرت هم خیلی باحال بود.لذت بردیم.
بعدشم کی گفت نگران انگشتای پای من باشی بشر دوست؟منم نگران هموطنام هستم وامیدوارم زودتر بتونن نجاتشون بدن.
لطفا اینجا نگران سوء تغذیه نباش.هر کی مشکل داره میتونه نیاد اینجا که مریض نشه.پس اینجارو مثل وبلاگ خودت بدون.
بعدشم هر واژه‌ای حالتو گرفت حالشو میگیرم.فقط یه اشاره کن.
در مورد اون سه تا غم،نمیدونم چی بگم.
پس با اجازه.

[ بدون نام ] سه‌شنبه 27 بهمن 1383 ساعت 15:06

نفیسه به خاطر خدا از ارش من دست بکش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد